دسته: آموزش

روش‌های کسب درآمد دلاری از زبان انگلیسی

اگر به دنبال کسب درآمد دلاری در ایران هستید و دوست دارید بدانید که با یادگیری زبان انگلیسی چه شغل‌ها و با چه میزان درآمد می‌توانید داشته باشید، خواندن این مقاله را به شما پیشنهاد می‌دهیم. درصورتی‌که به زبان انگلیسی مسلط هستید و یا قصد یادگیری زبان انگلیسی را دارید، این موضوع به شما کمک می‌کند تا به یک درآمدزایی عالی در این زمینه برسید. اگر شما هم می‌خواهید رویای شیرین پول درآوردن را به واقعیت تبدیل کنید، ما را در ادامه این مطلب همراهی کنید.

درآمد دلاری با زبان انگلیسی

با یادگیری زبان انگلیسی می‌توانید به راحتی از آن کسب درآمد کنید. امروزه میزان سفر و تحصیل افراد در خارج از کشور زیاد شده است. از طرفی دیگر افراد از نظر کاری و شخصی نیاز دارند تا با یکدیگر در ارتباط باشند. همین موضوع باعث شده است تا تقاضا برای یادگیری زبان انگلیسی نسبت به گذشته بیشتر شود. اگر شما هم قصد دارید تا به درآمد دلاری برسید، یادگیری زبان انگلیسی چیزی است که شما را به هدف‌تان نزدیک می‌کند.

بسیاری از افراد تصور می‌کنند که با یادگیری زبان انگلیسی تنها می‌توان از طریق ترجمه و تدریس به درآمد برسند. اما گزینه‌های جذاب و متنوعی برای داشتن درآمد دلاری از زبان انگلیسی وجود دارند که به شما کمک می‌کنند تا رویای خودتان را به واقعیت تبدیل کنید. از جمله این کارها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

شرکت در کنفرانس‌های بین‌المللی

اگر به زبان انگلیسی مسلط باشید به راحتی می‌توانید در ایونت‌های بین‌المللی به عنوان یک مترجم فعالیت کنید. مثلا می‌توانید در نمایشگاه‌های بین‌المللی که در ایران و خارج از کشور برگزار می‌شوند، به‌عنوان مترجم کار ترجمه را برای غرفه‌ها انجام دهید. از آنجایی که این کارها به صورت پروژه‌ای هستند، در نتیجه حقوق آن‌ها به صورت روزانه و درآمدشان به دلار حساب می‌شوند.

یکی از خوبی‌های شرکت در این کنفرانس‌ها علاوه بر درآمد دلاری این است که به شما این امکان را می‌دهد تا با افراد سرشناس در این نمایشگاه‌ها آشنا شوید. در نتیجه می‌توانید در آینده با وارد شدن در بیزنس‌های دیگر موفقیت‌هایی را کسب کنید. اگرچه این کارهای ترجمه‌ای به صورت موقتی هستند، اما درآمدزایی بالایی برای شما به ارمغان خواهند آورد.

ترجمه پست‌ها در شبکه‌های اجتماعی

در حال حاضر بیشتر فعالان شبکه‌های اجتماعی در اینستاگرام یا یوتیوب تمایل دارند تا کارهای خود را بین‌المللی کنند. در نتیجه نیاز دارند تا پست‌ها و مقالات خود را به زبان انگلیسی ترجمه کنند. فعالیت در این حوزه می‌تواند یک درآمد عالی برای شما به دنبال داشته باشد.

کار در شرکت‌های بین‌المللی و درآمد دلاری از زبان انگلیسی

اگر دوست دارید تا به صورت دائمی به عنوان مترجم مشغول به کار شوید، شرکت‌های بین‌المللی بسیاری وجود دارند که نیاز به یک مترجم دائمی دارند. از جمله آن‌ها می‌توان به شرکت‌های کشتیرانی، موسسات حقوقی برای پرونده‌های بین‌المللی، شرکت‌های صادرات و واردات و… اشاره کرد. کار کردن در این شرکت‌ها درآمد دلاری بالایی برای شما ایجاد خواهد کرد.

علاوه بر این شما می‌توانید به صورت مترجم همزمان در وزارت خارجه نیز مشغول به کار شوید. در چنین شرایطی وقتی کنفرانسی بین‌المللی برگزار می‌شود شما می‌توانید ترجمه را به صورت همزمان انجام دهید. اگرچه این کار بسیار سخت است، اما درآمد بسیار بالایی دارد. همچنین شبکه پرس تی وی در ایران به افرادی نیاز دارد تا انگلیسی را به صورت روان صحبت کنند.

مترجم روزنامه‌های داخلی و خارجی

روزنامه‌هایی در ایران وجود دارند که به صورت روزانه به صورت انگلیسی چاپ می‌شوند. شما می‌توانید با ترجمه مقالات در این روزنامه‌ها به درآمد بالایی برسید. این روزنامه‌ها نیاز به افرادی دارند تا مقالات را از فارسی به انگلیسی ترجمه کنند.

درآمد دلاری از زبان انگلیسی با تاسیس دارالترجمه

اگر دوست دارید تا کار ترجمه را به صورت رسمی و در قالب مشخص انجام دهید، کار در دارالترجمه‌ها را به شما پیشنهاد می‌دهیم. کار در این مکآن‌ها به صورت دائمی و روتین است. در دارالترجمه شما انواع مدارک را به انگلیسی ترجمه می‌کنید. در صورتی که خودتان اقدام به تاسیس یک دارالترجمه کنید، به درآمد دلاری بالایی خواهید رسید.

کار در سفارت‌خانه

خبرنگاران خارجی به طور دائمی وارد کشور می‌شوند و اغلب مصاحبه‌های آن‌ها با افراد مهم داخل کشور، به صورت انگلیسی است؛ بنابراین برای ترجمه نیاز به یک مترجم انگلیسی دارند. مترجم همزمان جزو یکی از پردرآمدترین شغل‌های دنیا است. به این دلیل که حساسیت این شغل بسیار بالا است و نیاز است تا مترجم علاوه بر سرعت عمل بالا، مدیریت زمان و قدرت تصمیم‌گیری بسیار بالایی داشته باشد.

همچنین خبرگزاری‌های خارجی که مشغول تهیه خبر در داخل ایران هستند، برای مترجمی نیاز به افراد مختلفی دارند. کار در این خبرگزاری‌ها به صورت کارمندی با حقوق ثابت است. از دیگر جذاب‌ترین کارهای مترجمی، کار برای سفارت‌‌خانه‌ها و مراکز فرهنگی خارجی در ایران است. درآمد بالا از یک طرف و ارتباط با افراد فرهنگی و مهم سایر کشورها و ارتباط با سفارت‌خانه‌ها از طرفی دیگر یک محیط کار جذاب را برای شما به ارمغان می‌آورد.

آموزش و تدریس زبان انگلیسی

این روزها به دلیل اهمیت بسیار بالای یادگیری زبان انگلیسی و درآمد دلاری از آن، موسسات و آموزشگاه‌های بسیار زیادی راه‌اندازی شده‌اند. تقاضای زیاد برای آموزش زبان انگلیسی باعث شده است تا تعداد زبان‌آموزان نسبت به قبل افزایش پیدا کند. شما می‌توانید با تقویت زبان انگلیسی خود در دوره‌های آموزشی مختلف، وارد بازار کار شوید و راه تدریس و آموزش زبان را در پیش بگیرید.

البته اگر می‌خواهید که از راه تدریس زبان، به درآمد بالایی برسید، تنها داشتن مهارت‌های چهارگانه خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن کافی نیست. شما باید بعد از کسب صلاحیت در هر چهار مهارت بالا بتوانید در دوره آموزشی TTC یا همان Teacher Course Training نمره بالایی کسب کنید. در چنین شرایطی می‌توانید به کار تدریس در موسسات زبان مشغول شوید.

ترجمه کتاب

ترجمه کتاب به انگلیسی یکی از لذت‌بخش‌ترین راه‌های کسب درآمد از طریق زبان انگلیسی است. امروزه تقاضای خرید کتاب انگلیسی بخصوص رمان‌های انگلیسی از طرف زبان‌آموزان افزایش یافته است. در نتیجه فعالیت در این حوزه می‌تواند درآمد بالایی برای شما داشته باشد.

البته توجه به این نکته ضروری است که اگرچه فعالیت در این زمینه درآمد دلاری دارد، اما کاری بسیار سخت و رقابتی است. چرا که مترجم‌های شاخصی در ایران فعالیت می‌کنند. همین موضوع باعث شده است تا برای رسیدن به یک درآمد بالا یک مسیر رقابتی سخت طی شود. البته فعالیت در این حوزه باعث می‌شود تا به تجربه برسید. تجربه بالاتر به شما کمک می‌کند تا بعد از مدتی به درآمد بالا برسید.

تولید پادکست و درآمد دلاری از زبان انگلیسی

یکی از روش‌های رایج برای درآمد دلاری از آموزش زبان انگلیسی، تولید پادکست است. تولید پادکست کمک می‌کند تا شما بتوانید هر مطلبی را به هر زبانی به مخاطبان خود آموزش دهید. چرا که برخی از افراد عادت دارند تا از طریق گوش دادن، یک مطلبی را یاد بگیرند. در نتیجه شما می‌توانید برخی نکات گرامری، واژگان و… را به صورت پادکست تولید کنید. تولید پادکست می‌تواند خود یک منبع درآمد بسیار عالی برای شما باشد.

یکی از ویژگی‌های خوب تولید پادکست نداشتن هزینه بالا برای تولید آن است. چرا که برای ضبط صدای خود تنها به یک Voice Recorder در گوشی همراه خود نیاز دارید. همچنین اگر می‌خواهید که صدای شما با کیفیت بسیار بالایی ضبط شود، استفاده از نرم‌افزار Easy Voice Recorder را به شما پیشنهاد می‌دهیم. ضبط پادکست‌های انگلیسی علاوه بر یک منبع درآمد دلاری باعث می‌شود تا بتوانید زبان انگلیسی خود را تقویت کنید.

راه‌اندازی یک وب سایت آموزشی

برای کسب درآمد دلاری از زبان انگلیسی پیشنهاد می‌کنیم که یک وب سایت آموزشی زبان راه‌اندازی کنید. شما می‌توانید در این وب سایت‌ها نکات گرامری مربوط به زبان انگلیسی را به صورت فیلم‌های آموزشی قرار دهید و از این طریق درآمد بالایی کسب کنید.

همچنین می‌توانید با ترجمه کتاب داستان، مخاطبان خود را به خواندن مطالب انگلیسی مشتاق کنید. برای این منظور کافی است تا به صورت فصل به فصل کتاب را در وب سایت آموزشی خود قرار دهید و از این طریق مخاطبان را جذب وب سایت خودتان کنید.

برگزاری کلاس آنلاین و وبینار

در صورتی که در برخی از مباحث و موضوعات زبان انگلیسی تسلط کافی دارید، می‌توانید کلاس و یا وبینار آموزشی به صورت آنلاین برگزار کنید. برای این منظور کافی است تا ابتدا موضوع مورد نظر خود را مشخص کنید. سپس مطالب را در یک سامانه مجازی برای مخاطبانتان ارائه دهید. اگرچه این کلاس‌ها درآمد دلاری برای شما ندارند، اما می‌توانید به عنوان یک منبع درآمد خوب روی آن‌ها حساب باز کنید.

راهنمای گردشگری یا تورلیدری

ایران کشوری است که جاذبه‌های گردشگری و تاریخی بسیار زیادی دارد. همین موضوع باعث شده است تا هر ساله تعداد بسیار زیادی توریست به ایران سفر می‌کنند تا از اماکن گردشگری ایران بازدید کنند. این موضوع یک فرصت خوبی را در اختیار شما می‌گذارد تا بتوانید به عنوان راهنمای گردشگران خارجی درآمد بالایی در این زمینه بدست آورید.

قرار دادن محتوا در شبکه‌های اجتماعی

اگر مهارت خوبی در زبان انگلیسی دارید، می‌توانید توانایی‌های خود را در قالب یک ویدیو چند دقیقه‌ای در اختیار کاربران خود در شبکه‌های اجتماعی مانند آپارات، یوتیوب، اینستاگرام و… قرار دهید. هرچقدر که محتوای آموزشی شما جذاب و آموزنده باشد، مخاطبان زیادی را جذب خود خواهید کرد و از این طریق می‌توانید به درآمد بالایی برسید.

درآمد دلاری با تولید محتوای متنی

کسب و کارهای اینترنتی رونق بسیار زیادی پیدا کرده‌اند؛ بنابراین شما می‌توانید با تولید محتوای مناسب برای وب سایت‌ها، یک منبع درآمد دلاری بالا برای خودتان داشته باشید. هرچقدر که محتوای متنی شما جذاب و مفید باشد، میزان تعامل کاربران با سایت را افزایش می‌دهد. اگر سطح زبان انگلیسی شما بالا است و با اصول سئو آشنایی دارید، تولید محتوای انگلیسی کار بسیار پر درآمدی برای شما خواهد بود.

تولید محتواهای انگلیسی یک مهارت بین‌المللی است که درآمد بسیار بالایی را برای شما به ارمغان می‌آورد. چرا که این امکان را برای شما فراهم می‌کند تا بتوانید با بسیاری از کارفرماهای خارجی همکاری داشته باشید. اگر برای تولید محتوای خارجی قصد همکاری با کارفرماهای خارجی را دارید، می‌توانید از طریق شبکه اجتماعی لینکدین با بسیاری از این کارفرماها در ارتباط باشید.

برای این منظور کافی است تا رزومه و مهارت‌های خود را در این شبکه اجتماعی قرار دهید. در صورتی که کارفرما به مهارت شما نیاز داشته باشد، برای همکاری با شما تماس خواهد گرفت. برخی از سایت‌های دیگر نیز هستند که می‌توانید محتوای انگلیسی برای آن‌ها تولید کنید. البته برای گرفتن پروژه از این سایت‌ها باید مهارت بسیار بالایی در زبان انگلیسی داشته باشید.

ترجمه تخصصی و کسب درآمد دلاری از زبان انگلیسی

درآمد دلاری ترجمه زبان انگلیسی باعث شده است تا بیشتر افراد به این سمت حرکت کنند. ترجمه تخصصی در مقایسه با ترجمه‌های عمومی بسیار پول‌سازتر است؛ بنابراین اگر می‌خواهید که به صورت حرفه‌ای کار ترجمه را انجام دهید، بهتر است مترجمی برای یک رشته تخصصی را انجام دهید. برای این منظور تنها مهارت زبان انگلیسی کافی نیست.

برای قدم برداشتن در این مسیر نیاز دارید تا علاوه بر تسلط بر روی گرامر و مهارت‌های نوشتاری خود، ابتدا بتوانید بر روی موضوع ترجمه تسلط کافی داشته باشید تا بتوانید متن را به یک زبان انگلیسی سلیس و روان ترجمه کنید.

از جمله مزایای شغل مترجمی دورکاری آن است، بنابراین شما می‌توانید بدون رفتن به شرکت، در خانه برای خودتان کار کنید و از این طریق کسب درآمد داشته باشید. هرچقدر که مهارت شما بالاتر باشد، میزان درآمد شما بالاتر خواهد رفت.

ترجمه زیرنویس انواع فیلم‌ها

ترجمه فیلم‌های خارجی یکی دیگر از روش‌های کسب درآمد است. البته برای ترجمه انواع فیلم‌‌ها نیاز به تخصص و مهارت بسیار بالایی در زمینه شنیداری و درک مطلب دارید. اما درآمد دلاری در این زمینه ارزش وقت گذاشتن برای کسب مهارت زبان انگلیسی را دارد.

تولید پکیج‌های آموزشی زبان انگلیسی

امروزه تقاضا برای آموزش زبان انگلیسی افزایش یافته است. همین موضوع باعث شده است تا بسیاری از خانواده‌ها تمایل بسیار زیادی به خرید پکیج آموزش زبان داشته باشند. شما می‌توانید با ساخت پکیج‌های آموزشی یک منبع درآمد عالی برای خودتان داشته باشید.

سخن نهایی برای کسب درآمد دلاری از زبان انگلیسی

یکی از راه‌های جذاب برای پول درآوردن، زبان انگلیسی است. اگر سطح زبان انگلیسی شما در حد خوبی است، می‌توانید به کسب درآمد از این راه فکر کنید. برای کسب درآمد از طریق زبان انگلیسی راه‌های بسیار زیادی وجود دارد. شما باید با توجه به تخصص، مهارت و نوع شخصیتی خود نسبت به انتخاب یکی از این راه‌ها اقدام کنید.

اگر شما هم تجربه‌ای در زمینه کسب درآمد دلاری از زبان انگلیسی دارید می‌توانید زیر همین پست نظر خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.

آشنایی با اصطلاحات انگلیسی درباره غذا

غذا کلمه‌ای دوست داشتنی و خوشمزه که قرار است در این مطلب با اصطلاحات انگلیسی درباره غذا صحبت می‌کنیم. در هرکجای جهان که باشید از خوردن غذا نمی‌توانید صرف نظر کنید. حالا تصور کنید به یک سفر خارجی رفته‌اید و هیچ چیزی در مورد اصطلاحات انگلیسی درباره غذا نمی‌دانید.

اگر تصور کرده‌اید که می‌توانید از طریق عکس انواع غذاها در منوها، غذای مورد علاقه خود را سفارش دهید، به دو دلیل کاملا در اشتباه هستید؛ یک اینکه ممکن است منو رستورانی که شما به آنجا رفته‌اید، عکس نداشته باشد و دوم اینکه اصلا هیچ آشنایی با غذاهای آنجا نداشته باشید. اینجاست که اهمیت یادگیری اصطلاحات انگلیسی درباره غذا و نام انواع غذاها به انگلیسی به‌خوبی نشان داده می‌شود.

همراه ما باشید تا شما را بیشتر با این موضوع جالب و جذاب آشنا کنیم.

اصطلاحات درباره غذا برای ارائه مفاهیم دیگر

به هر کشور یا هر منطقه و شهری که سفر کنید، بی‌شک با فرهنگ‌های غذایی متنوع و متفاوتی روبه‌رو می‌شوید. همین باعث شده است تا جذابیت سفر به مناطق مختلف برای افراد دوچندان شود. جالب است بدانید که غذاها در طول دوران مختلف دستخوش تغییرات زیادی بوده‌اند و همین موضوع باعث شده تا سبک زندگی ما نیز دچار تغییرات زیادی شود.

اصطلاحات و عبارات بسیاری در مسیر این دگرگونی به‌وجود آمده‌اند که ما نیز در زبان فارسی و فرهنگ غذایی ایرانی از این دست اصطلاحات به تعداد بالایی داریم که از فرهنگ و آداب و رسوم محلی تاثیر گرفته‌اند.

در ادامه شما را با 16 مورد از اصطلاحات انگلیسی که برگرفته از مواد غذایی و انواع غذاها هستند آشنا می‌کنیم. همین‌طور در ادامه آن می‌توانید اطلاعات مفیدی در مورد انواع غذاها به زبان انگلیسی به‌دست بیاورید.

As cool as a cucumber

این اصطلاح زمانی به کار برده می‌شود که بخواهید به آرام بودن یک شخص اشاره کنید و به طور کلی به معنای آرام و با آرامش بودن است. این اصطلاح از کلمه خیار در انگلیسی گرفته شد. خیار یکی از میوه‌هایی است که طبع سردی داشته و برای پوست صورت فواید زیادی دارد.

در فارسی نیز از همین اصطلاح برای نشان دادن سرد و یخ بودن رفتار افراد استفاده می‌کنند.

Not my cup of tea

اصطلاحی برای نشان دادن باب میل نبودن یک چیز یا یک شخص است. این اصطلاح به فنجان اشاره دارد و به این معناست که هر کدام از ما ممکن است در منزل خود انواع فنجان‌ها را داشته باشیم، اما برای چای خوردن از هیچ کدام آن‌ها استفاده نکنیم و این باب میل نبودن را نشان می‌دهد.

Don’t put all your eggs in one basket

از این اصطلاح در زبان فارسی نیز استفاده می‌شود و این مفهوم را می‌رساند که تمام دارایی خودت را در یکجا و به اصطلاح تخم‌مرغ‌هایت را در یک سبد نگذار.

Take something with a pinch of salt

نمک از آن دسته چاشنی‌ها و موادی است که در اکثر غذاها استفاده می‌شود. این اصطلاح به معنی باور کردن است. باور کردن یک شخص یا یک حرف.

A bad egg

اگر شما یک تخم مرغ تاریخ مصرف گذشته را مصرف کنید ممکن است دچار مسمومیت یا حتی تسلیم مرگ شوید. به همین جهت این اصطلاح را می‌توانید برای نشان دادن سر به‌راه و صالح نبودن یک شخص استفاده کنید.

The apple of my eye

سیب یک میوه ارزشمند در بسیاری از کشورها است. در واقع به عنوان میوه اصلی شناخته می‌شود. این اصطلاح را زمانی می‌توانید استفاده کنید که بخواهید به نورچشمی بودن کسی اشاره کنید.

Cheesy

به غذاهایی مثل پاستا و پیتزا که پنیر زیادی دارند، Cheesy می‌گویند. این اصطلاح زمانی مورد استفاده است که به بدترکیب بودن یک شخص یا یک چیز بخواهید اشاره کنید.

To butter someone up

برای طعم‌دار کردن بسیاری از غذاها از کره استفاده می‌شود. ولی زمانی می‌توانید از این اصطلاح استفاده کنید که بخواهید زیر بغل کسی هندوانه بگذارید.

In a nutshell

این اصطلاح به معنای خلاصه کردن است. اما خود کلمه به مستحکم و کوچک بودن پوست گردو اشاره دارد.

Gravy train

در این اصطلاح از کلمه Gravy به معنای نابرابری استفاده شده است تا نشان دهد که سخت و طاقت فرسا بودن یک کار در ازای دستمزدی که برای آن داده می‌شود برابری نمی‌کند. در اصل این کلمه به آبگوشت سنتی در ایران ربط دارد، که در زبان انگلیسی به انجام کاری اشاره دارد، که دستمزد خوبی برای انجام آن به فرد داده نمی‌شود.

Have your cake and eat it

یکی از دسرهای محبوب در کل جهان کیک است که خوشمزه بودن آن موجب شده تا همه افراد به خوردن آن تمایل زیادی نشان دهند. اما در اینجا این اصطلاح به معنای این است که کاری را که برای انجام انتخاب کرده‌اید بیشتر از حد توان یا لیاقت شماست.

Piece of cake

این اصطلاح زمانی به کار برده می‌شود که بخواهید راحت بودن یک مسئله و انجام آن را نشان دهید.

Bun in the oven

از این اصطلاح غذایی برای اشاره به بارداری خانم‌ها استفاده می‌شود. مثلا زمانی که بخواهید بگویید شخصی فرزندی در راه دارد، می‌توانید از این اصطلاح استفاده کنید.

Cheap as chips

این اصطلاح را برای بسیار ارزان نشان دادن یک وسیله استفاده می‌کنند، چرا که چیپس در فرهنگ آمریکایی به عنوان یک غذای ساده و بسیار ارزان شناخته شده است.

Smart cookie

از این اصلاح زمانی استفاده می‌شود که بخواهید به باهوش و زیرک بودن یک فرد اشاره کنید.

Spill the beans

Spill the beans در معنای عبارت یعنی لوبیاها را بریزید. اما به عنوان یک اصطلاح غذایی زمانی از آن استفاده می‌کنند که از فردی که اهل غیبت کردن است، بخواهند رازی را برملا کند.

انواع غذاها به زبان انگلیسی

در اینجا رایج‌ترین نوع غذاها را به شما معرفی می‌کنیم. این غذاها در 4 دسته اصلی گوشت‌ها، سبزیجات، فست‌فودها و میو‌ها قرار می‌گیرند.

غذاها| Food

  • Omelet

املت

  • Kebab

کباب

  • Fish

ماهی

  • Steak

استیک

  • Pasta

پاستا یا ماکارونی

  • Rice

برنج

  • Soup

سوپ

  • Beef

گوشت گاو

  • Lamb

گوشت گوسفند

  • Pork

گوشت خوک

  • Duck meat

گوشت اردک

  • Ham

گوشت فراورده خوک همانند کالباس

  • Bacon

گوشت فراورده خوک

  • Salmon

ماهی قزل آلا

  • Tuna

ماهی تن

  • Prawns / Shrimp

میگو

  • Egg

تخم مرغ

  • Noodles

نودل

  • Liver

جیگر

  • veal

گوشت گوساله

  • ًRabbit meat

گوشت خرگوش

نوشیدنی‌ها| Drinks

  • Coffee

قهوه

  • Lemonade

لیموناد

  • Iced tea

چای سرد

  • Hot Chocolate

هات چاکلت

  • Juice

آبمیوه

  • Milkshake

میلک شیک

  • Water

آب

  • Tea

چای

  • Soda

نوشابه

  • Tea bag

چای نپتون

  • Green tea

چای سبز

  • Chocolate milk

شیر کاکائو

  • Orange juice

آب پرتقال

  • Cocoa

کوکاکولا

  • Sparkling water

آب گازدار

غذاهای فست‌فود| fast food

  • Sandwich

ساندویچ

  • Hamburger

همبرگر

  • Fried Chicken

مرغ سوخاری

  • French fries

سیب زمینی سرخ کرده

  • Onion ring

پیازه سوخاری

  • Chicken nugget

ناگت مرغ

  • Taco

یک نوع غذای مکزیکی

  • Pizza

پیتزا

  • Hot dog

هات داگ

  • Sausage

سوسیس

  • cheeseburger

چیزبرگر

انواع نان| Bread

  • White bread

نان سفید

  • Wheat bread

نان گندم

  • Rye bread

نان چاودار / جو

  • Hot dog bun

نان هات داگ

  • Hamburger bun

نان همبرگر

  • Croissant

نوعی نان شیرین، کروسانت

  • Swiss roll

نان سوئیسی یا رول سوئیسی

  • French bread / baguette

نان فرانسوی / باگت

میوه‌ها| Fruits

  • Apple

سیب

  • Watermelon

هندوانه

  • Orange

پرتقال

  • Pear

گلابی

  • Cherry

گیلاس

  • Strawberry

توت فرنگی

  • Grape

انگور

  • Mango

مانگو

  • Blueberry

بلوبری

  • Pomegranate

انار

  • Banana

موز

  • Kiwi

کیوی

  • Pineapple

آناناس

  • Lime

لیموترش

  • Lemon

لیمو

  • Grapefruit

گریپ فروت

  • Melon

ملون

  • Coconut

نارگیل

  • Avocado

آواکادو

  • Peach

هلو

  • Mandarin

نارنگی

  • Persimmon

خرمالو

  • Plum

آلو

  • apricot

زردآلو

  • fig

انجیر

سبزیجات| Vegetables

  • Corn

ذرت

  • Mushroom

قارچ

  • Broccoli

کلم بروکلی

  • Cucumber

خیار

  • Red pepper

فلفل دلمه قرمز

  • Chilli

فلفل قرمز

  • Tomato

گوجه

  • Carrot

هویج

  • Pumpkin

کدو حلوایی

  • Cabbage

کلم

  • Potato

سیب زمینی

  • Eggplant

بادمجان

  • Turnip

شلغم

  • Courgette / Zucchini

کدو

  • Green Chilli

فلفل سبز

  • Onion

پیاز

  • Lettuce

کاهو

  • Radish

تربچه

  • Peas

نخود فرنگی

  • Celery

کرفس

  • Spinach

اسفناج

  • Beetroot / beet

چغندر

  • Bean

لوبیا

  • Leek

تره فرنگی

  • Chickpeas

نخود

  • Kidney Bean

لوبیا قرمز

ادویه‌جات و طعم دهنده‌ها| Herbs and Spices

  • Cilantro / coriander

گشنیز

  • Rosemary

رزماری

  • Mint

نعناع

  • Basil

ریحان

  • Olive

زیتون

  • Turmeric

زردچوبه

  • Garlic

سیر

  • Ginger

زنجبیل

  • Chives

پیازچه

  • Salt

نمک

  • Sugar

شکر

  • Vinegar

سرکه

  • Parsley

جعفری

  • Thyme

آویشن

محصولات لبنی| Dairy

  • Milk

شیر

  • Butter

کره

  • Cheese

پنیر

  • Cream

خامه

  • Yogurt

ماست

جمع بندی

فرهنگ غذایی هر کشور و منطقه‌ای با هم متفاوت است، اما همین تفاوت‌ها یک زیبایی و جذابیت خاصی را ایجاد کرده‌اند که موجب جالب توجه‌تر شدن فرهنگ‌ها، آداب و رسوم مختلف شده‌اند.

در این مطلب در مورد اصطلاحات انگلیسی درباره غذا صحبت کردیم که کمک می‌کنند تا شناخت بهتری نسبت به فرهنگ غذایی کشورهای انگلیسی زبان پیدا کنید و در سفرهای خود، در جای درست و شرایط مختلف از این اصطلاحات استفاده کنید. همین‌طور در مورد انواع غذاها در زبان انگلیسی صحبت کردیم که در رستوران‌ها برای سفارش غذا کاربرد خود را نشان می‌دهند. همچنین در مقاله اصطلاحات انگلیسی در رستوران به‌طور کامل پرداختیم که در سفرهای‌تان به کشورهای خارجی به‌راحتی در رستوران غذا و نوشیدنی سفارش دهید.

آموزش زبان انگلیسی به یک یا چند مقاله محدود نمی‌شود و فرار بودن آن، این اجازه را به ما نمی‌دهد تا تمام موارد لازم را در یک مطلب بگنجانیم. به همین جهت توصیه می‌کنیم زبان شیرین انگلیسی را با خرید پکیج آموزش زبان انگلیسی در منزل یاد بگیرید و از مسلط شدن به یک زبان بین المللی نهایت لذت و بهره را ببرید.

اگر شما نیز با اصطلاحات و واژه‌های انگلیسی بیشتری در مورد غذاها آشنا هستید، خوشحال می‌شویم با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید تا نیاز به یادگیری این اصطلاحات به‌خوبی پاسخ داده شود.

جملات کاربردی انگلیسی در فرودگاه و هتل

وقتی تصمیم به سفر می‌گیرید باید لیستی از نیازهای خود در سفر و وسایلی که باید با خود به‌همراه ببرید را تهیه کنید تا برای داشتن یک سفر لذت‌بخش چیزی از قلم نیفتد. اگر قصد سفر به یکی از کشورهای خارجی را دارید باید یادگیری جملات کاربردی انگلیسی در فرودگاه و هتل را به لیست نیازهای خود اضافه کنید.

اینکه چند هفته قبل از سفر تصمیم بگیرید زبان انگلیسی را به‌طور کامل یاد بگیرید اصلا ممکن به‌نظر نمی‌رسد، اما با یک راه‌حل ساده می‌توانید این نگرانی را رفع کنید. ما در اینجا لیستی از جملات کاربردی که در سفر به کشورهای خارجی برای رزرو هتل و استفاده از خدمات پرواز و فرودگاه مورد نیاز هستند را در اختیار شما قرار می‌دهیم.

البته تاکید می‌کنیم که با خرید پکیج آموزش زبان انگلیسی، از همین حالا یادگیری را شروع کنید تا بتوانید از مکالمات انگلیسی در سفرهای بعدی خود بهره ببرید. ادامه این مطلب را همراه ما باشید تا این سفر یادگیری برای شما یک سفر هیجان‌انگیز رقم بزند.

لیست جملات کاربردی انگلیسی در فرودگاه و هتل

اولین جایی که شما نیاز پیدا می‌کنید تا به زبان انگلیسی مکالمه کنید در فرودگاه است و بعد از آن در سفر خود نیاز به یک محل اقامتی خواهید داشت که اگر نتوانید در این دو موقعیت به زبان انگلیسی صحبت کنید، سفری که خیلی برای آن برنامه‌ریزی کرده بودید را به کام خود تلخ می‌کنید.

و از آنجایی که یکسری از اصطلاحات و کلمات در فرودگاه ایران نیز به زبان انگلیسی بیان می‌شوند، نیاز است تا این اصطلاحات را جهت جلوگیری از سردرگمی در گرفتن خدمات سریع‌تر و مفیدتر، به خوبی به ذهن بسپارید.

همین که در حال مطالعه این مطلب هستید، نشان می‌دهد که اهمیت یادگیری اصطلاحات کاربردی در فرودگاه و هتل را به خوبی درک کرده‌اید. ما نیز این نوید را به شما می‌دهیم که با چند بار تمرین و تکرار این اصطلاحات، آن‌ها را در کوتاه‌ترین زمان ممکن یاد بگیرید و در سفرهای خارجی خود بدون اینکه نیاز به کمک دیگران داشته باشید، از جملات کاربردی انگلیسی در فرودگاه و هتل استفاده کنید.

جملات و اصطلاحات کاربردی در فرودگاه

در اینجا جملات کاربردی انگلیسی در فرودگاه، یعنی جملاتی که قبل از پرواز کاربرد دارند و همین طور جملات کاربردی در هواپیما را یاد می‌گیرید:

جملات کاربردی انگلیسی قبل از پرواز

یک بلیط می‌خواهم.

I would like to buy a ticket, please.

رزرو کرده‌اید؟

Have you made a reservation? / Have you booked a seat?

ترجیح می‌دهید با کدام شرکت هوایی سفر کنید؟

Which airline do you prefer to fly with?

بلیط یکسره یا رفت و برگشت؟

One way/single or return/round ticket?

هواپیما چه‌موقع پرواز می‌کند؟

What time does the airplane take off?

من باید 40 دقیقه دیگر فرودگاه باشم. باید یک تاکسی دربست بگیرم.

I have to be at the airport in 40 minutes; I should hire a taxi.

30 دقیقه دیگر پرواز است. ما به پرواز نمی‌رسیم.

The flight leaves in 30 minutes: we’ll never make it.

قسمت بازرسی پروازهای لندن کجاست؟

Where is the cheek in for flights to London, please?

5 کیلو اضافه بار دارید.

You have 5 kilos of excess weight.

برای اضافه بار نیاز به پرداخت جریمه هست؟

Should I have to pay for excess baggage/luggage?

توجه فرمایید. توجه فرمایید.

Your attention, Please, Your attention, please.

مسافرین پرواز 133 به مقصد کانادا به ورودی 1 مراجعه کنند.

passengers for flight 133 to London should proceed to gate 1.

پرواز با 30 دقیقه تاخیر انجام می شود.

Take-off has been delayed for 30 minutes.

به دلیل مه، هواپیما تاخیر دارد.

The plane is delayed by fog.

کارت سوار شدن به هواپیما لطفاً.

You’re boarding pass/ card, Please.

فقط می توانید یک کیف دستی همراه خودتان به داخل هواپیما ببرید.

You can carry just one briefcase with you on board.

معذرت می‌خوام، محل دریافت بارها کجاست؟

Excuse me, where is baggage claim?

میشه لطفا بگویید بخش بررسی وسایل کجاست؟

Could you tell me where customs are?

میشه لطفا بگویید پایانه B کجاست؟

Do you know where terminal B is?

چطور می‌تونم به گیت E برم؟

How do you get to gate E?

میشه لطفا پاسپورتتون رو ببینم؟

May I have your passport please?

کیفی دارید که باید بررسی بشه؟

Do you have any bags to check?

صندلی کنار پنجره را می‌خواهید یا سمت راهرو؟

Would you like a window seat or an aisle/corridor seat?

صندلی کنار پنجره را می‌خوام.

I want window seat.

صندلی کنار راهرو را می‌خوام.

I want aisle/corridor seat.

جملات کاربردی انگلیسی در هواپیما

زمانی که دیگر وارد هواپیما می‌شوید، مکالمه چندانی با مهمانداران نخواهید داشت. بیشتر باید سعی کنید که متوجه صحبت‌های خلبان و مهمانداران هواپیما شوید. چرا که یک سری نکات ایمنی را حتما به شما می‌گویند که رعایت آن‌ها ضروری است. گاهی نیز ممکن است از مهمانداران سوالی داشته باشید. به همین جهت توصیه می‌کنیم اصطلاحات کاربردی زیر را با دقت تمرین و به ذهن بسپارید.

خلبان صحبت می‌کند.

This is captain speaking.

هواپیما تغییر مسیر داد.

The plane altered course.

همیشه بلیط درجه یک می گیرید؟

Do you usually travel first class?

نه، معمولاً با درجه دو مسافرت می کنم.

No, I generally fly economy.

ما تصمیم داریم توقفی در لندن داشته باشیم.

We are going to stop over in London.

خدمه پرواز شش نفر هستند.

The plane has a crew of six.

در پروازمان به توکیو یک توقف دو ساعته در پکن داشتیم.

We had a two-hour stopover in Beijing on our way to Tokyo.

چند دقیقه دیگر فرود می آییم.

we will be landing in just a few minutes.

ساعت به وقت محلی 30/8 است.

The local time is 8:30

ماسک اکسیژن شما بالا سرتان است کنار لامپ مطالعه. وقتی به آن نیاز دارید خودش پایین می‌افتد.

Your oxygen mask is above you, next to the reading light. It will drop down when you need it.

جلیقه نجات زیر صندلی شماست. شما همینطور می‌توانید از کوسن صندلی‌ خود به عنوان وسیله شناور در آب استفاده کنید.

The life jackets are under your seat. You can also use your seat cushion as a flotation device.

شماره صندلی شما چند است؟

What is your flight number?

چراغِ بستن کمربند

Fasten seatbelt sign.

ساعت به وقتِ محلی …. است.

The local time is

هواپیما پیش از فرود دو بار بر فراز فرودگاه چرخید.

The plane circled the airport twice before landing.

لطفاً سیگارتان را خاموش کنید.

Extinguish/Put out your cigarette, please.

لطفاً صندلی هایتان را به حالت عمودی در بیاورید.

Please bring your seats to the upright position.

به زودی در فرودگاه “لندن” به زمین خواهیم نشست.

We will shortly be landing at London airport.

کمربندهایتان را ببندید.

Please fasten your seat belt.

لطفا وسایل الکترونیکی را خاموش کنید.

Please turn off electronic devices.

لغات مهم و پرکاربرد انگلیسی در فرودگاه

علاوه‌بر اصطلاحات کاربردی انگلیسی در فرودگاه و هتل، یک سری لغات مهم و کاربردی در فرودگاه استفاده می‌شوند، که یادگیری آن‌ها دارای اهمیت زیادی است. به این جهت که در فرودگاه مبدا و مقصد حتی با وجودی که مامورین پرواز و پرسنل فرودگاه فارسی زبان باشند، از این اصطلاحات تخصصی استفاده می‌کنند.

  • Airline: نام صاحب شرکت خط هواپیمایی را ایرلاین می‌گویند.
  • Arrivals: سالن ملاقات یا Arrivals یک سالن مخصوص در فرودگاه است که پس از فرود آمدن در مقصد، خانواده یا دوستانتان شما را در آنجا ملاقات می‌کنند.
  • Board: وارد شدن یا سوار شدن به هواپیما را Board می‌گویند.
  • Boarding pass: بعد از چک شدن چمدان‌ها و رد شدن از کانتر، کارت پرواز به شما داده می‌شود. روی Boarding pass شما یا همان کارت پرواز شماره گیت، شماره صندلی و زمان ورود به هواپیما مشخص شده است.
  • Boarding time: زمان ورود هواپیما یا boarding time را به زمانی می‌گویند که مسافران اجازه ورود به هواپیما را دارند.
  • Booking: اگر هزینه یک بلیط را پرداخت کرده باشید و بخواهید آن را رزرو کنید در اصطلاح به آن بوک کردن می‌گویند.
  • Business class: بیزنس کلس یک کلاس هواپیمایی است که با کلاس‌های معمولی و اقتصادی متفاوت است. این نوع کلاس به عنوان یک کلاس تجاری خدماتی متفاوت را به مسافران ارائه می‌کند.
  • Carry on: وقتی وارد هواپیما می‌شوید، فقط می‌توانید کیف‌های معمولی با وزن کم‌تر از 8 کیلوگرم را همراه خود داشته باشید. که به این دسته از چمدان‌ها Carry on می‌گویند.
  • Check in: ورود به سالن استراحت را Check in می‌گویند.
  • Conveyor belt/carousel/baggage claim: به ریلی گفته می‌شود که بعد از فرود آمدن در فرودگاه چمدان‌ها روی آن قرار می‌گیرند.
  • Customs: قبل از ورود به هر کشوری شما در بخش Customs برای جلوگیری از حمل بارهای غیرقانونی، به‌طور کامل بررسی می‌شوید.
  • Delayed: اگر پروازی با تاخیر انجام شود این اصطلاح به آن اطلاق داده می‌شود. دلایل ایجاد تاخیر در پرواز می‌تواند متفاوت باشد.
  • Departures: به زمانی گفته می‌شود که در سالن استراحت برای رسیدن زمان پرواز، سپری می‌کنید.
  • Economy class: به ارزان‌ترین کلاس هواپیمایی گفته می‌شود و معمولا افرادی آن را رزرو می‌کنند که قصد سفر تفریحی دارند.
  • First class: اگر می‌خواهید یک سفر راحت‌تر داشته باشید، فرست کلس را با امکاناتی همچون فضای بیشتر برای استراحت، پذیرایی حرفه‌ای، تلویزیون و… به عنوان گران‌ترین و بهترین کلاس هواپیمایی انتخاب کنید.
  • Fragile: اگر در سفرهای هوایی وسایل شکستنی به همراه دارید می‌توانید روی چمدان خود برچسب fragile بزنید تا خدمات هواپیمایی در جابجایی بار شما مراقبت‌های لازم را انجام دهند.
  • Gate: گیت‌ها بین سالن استراحت نهایی و هواپیما هستند و به عنوان ورودی‌های فرودگاه شماره‌گذاری شده‌اند. شماره گیت شما بر روی کارت پرواز درج شده است. که برای رفتن به داخل هواپیما باید از گیت مشخص شده عبور کنید.
  • Identification: به اطلاعات شناسایی شما Identification گفته می‌شود. مثل پاسپورت که در سفرهای هوایی همیشه باید همراه‌تان باشد. در واقع به عنوان یک آیدی از آن یاد می‌شود که برای مشخص شدن هویت شما کاربرد دارد.
  • Liquids: در هیچ سفری، فرودگاه‌ها به شما اجازه حمل بیش از 100 میلی لیتر مایعات را نمی‌دهند. مثل بطری آب، عطر و اسپری. در صورت همراه داشتن این اقلام، حتما باید آنها را در کیسه پلاستیکی قرار دهید و به مجموع آن‌ها Liquids گفته می‌شود.
  • پرواز Long-haul یا دور برد: پرواز دور برد به پروازهایی اطلاق می‌شود که برای رسیدن به مقصد نهایی، مسیر و مسافتی طولانی را پشت سر می‌گذارند.
  • On time: وضعیت پروازها در هر فرودگاهی روی برد پرواز در وسط فرودگاه نشان داده می‌شود. اگر می‌خواهید از وضعیت پرواز خود مطلع شوید، شماره پرواز خود را روی تابلو چک کنید. در صورتی که پرواز شما با On time مشخص شده باشد، به این معناست که سر وقت و طبق ساعت مشخص شده، پرواز انجام می‌شود.
  • بلیط یک طرفه یا one way: اگر برای سفر خود زمان برگشت را انتخاب نکرده‌اید باید بلیط یک طرفه تهیه کنید. در مقابل آن بلیط‌های برگشت و دوطرفه نیز موجود هستند، که با توجه مشخص بودن یا نبودن زمان برگشت از سفر می‌توانید یکی از آن‌ها را انتخاب کنید.
  • Oversized baggage/Overweight baggage: این اصطلاح به بارهای سنگین‌تر از حد مجاز اطلاق می‌شود. بار مجاز معمولا 20 تا 30 کیلوگرم است که شما از طریق بلیط هواپیمایی که تهیه کرده‌اید می‌توانید از میزان بار مجاز مطلع شوید. در صورتی که میزان بار شما بیشتر از حد مجاز باشد، باید هزینه آن را قبل از check in پرداخت کنید.
  • Stopover: اگر پرواز انتخابی شما زمان زیادی طول بکشد معمولا یک توقف چند ساعته در کشورهای بین راهی اتفاق می‌افتد که به آن Stopover می‌گویند.
  • Travel agent: برای انجام برنامه ریزی سفر و رزرو بلیط نیاز به یک پشتیبان دارید که معمولا آژانس‌های هواپیمایی معتبر عهده‌دار این مسئولیت هستند.
  • Visa: یکی از مدارک معتبری که برای ورود به خاک یک کشور به آن نیاز دارید، ویزا است. داشتن ویزا برای سفر به برخی کشورها مثل کشورهای اروپایی بسیار ضروری است. به‌واسطه داشتن ویزا شما به کشور مقصد ثابت می‌کنید که خطری برای کشور آن‌ها ندارید و قصدتان از سفر تفریح و گردش است.

جملات و اصطلاحات کاربردی در هتل

نیاز شما به یادگیری زبان انگلیسی زمانی که بخواهید یک اتاق رزرو کنید، بیشتر از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

  • اتاق خالی دارید؟

Do you have any vacancies?

  • اتاق را برای چه روزی می‌خواهید؟

From what date?

  • برای چند شب؟

For how many nights?

  • قصد دارید چند شب بمانید؟

How long will you be staying for?

  • یک شب

One night

  • دو شب

Two nights

  • یک هفته

A week

  • دو هفته

A fortnight

  • چه نوع اتاقی می‌خواهید؟

What sort of room would you like?

  • اتاق یک نفره

Single room

  • اتاق دو نفره

Double room

  • سوئیت دو اتاقه

Twin room suite

  • سوئیت سه اتاقه

Triple room suite

سخن پایانی جملات کاربردی انگلیسی در فرودگاه و هتل

در این مطلب با جملات کاربردی انگلیسی در فرودگاه و هتل آشنا شدید. نیاز شما به یادگیری زبان انگلیسی برای سفرهای خارجی یک نیاز اساسی است. شما به‌راحتی می‌توانید با آموزش انگلیسی در خانه همراه شوید تا تسلط کاملی به زبان انگلیسی پیدا کنید.

آموزش روزهای هفته به انگلیسی با ترجمه فارسی و نکات گرامری

در مبتدی‌ترین سطح آموزش زبان انگلیسی، زبان آموزان با روزهای هفته به انگلیسی با ترجمه فارسی آشنا می‌شوند. این بخش از آموزش زبان دارای یک سری نکات گرامری بسیار مهم است که در این آموزش شما را با تمامی آن‌ها آشنا می‌کنیم.

اسامی روزهای هفته به انگلیسی با ترجمه فارسی در یک نگاه

مخفف (Abbreviations) معنی فارسی روزهای هفته (Days of the Week)
Mon. دوشنبه Monday
Tue. سه شنبه Tuesday
Wed. چهارشنبه Wednesday
Thu. پنج شنبه Thursday
Fri. جمعه Friday
Sat. شنبه Saturday
Sun. یک شنبه Sunday

 

همان‌طور که می‌بینید در جدول بالا روزهای هفته از دوشنبه شروع و با یک شنبه پایان پیدا کرده است. این ساختار به عنوان یک استاندارد شناخته شده است که در ادامه بیشتر در مورد آن صحبت می‌کنیم.

آشنایی بیشتر با هفت روز هفته به انگلیسی

روز یک واحد زمانی است و زمان دارای اهمیت زیادی است، چرا که تمامی فعالیت‌ها براساس در نظر گرفتن زمان، قابل برنامه‌ریزی هستند. هر هفته شامل هفت روز و هر روز یک بازه زمانی 24 ساعته از 12 شب تا 12 شب روز بعد است.

در هفته، هر روز از آن با یک نام مشخصی، نامگذاری شده است و در کشورهای مختلف آغاز و پایان هر هفته با هم متفاوت است. در مجموع هر سال 52 هفته دارد و در یک تقسیم‌بندی درست روزهای هفته را می‌توان به دو دسته روزهای هفته و آخر هفته تقسیم کرد.

این‌ها توضیحات کلی درباره روزهای هفته بودند که از دل آن‌ها نکات گرامری بسیار مهمی در می‌آید تا شما بتوانید در زبان انگلیسی در جملات و گفتگوها به خوبی از معادل انگلیسی روزهای هفته در زمان‌های گذشته، حال و آینده استفاده کنید.

تفاوت Days of the week با Weekdays

در زبان انگلیسی حتما با دو عبارت Days of the week و Weekdays برخورد می‌کنید و شما نیز ممکن است مانند بسیاری از افراد آن‌ها را یکی بدانید، این در حالی است که از نظر معنا و مفهوم کاملا با هم متفاوت هستند.

در زبان انگلیسی روزهای هفته را Days of the week ترجمه می‌کنند و شامل هفت روز هفته یعنی از دوشنبه تا یک‌شنبه هر هفته است. اما برای اشاره به روزهای کاری و غیر تعطیل از Weekdays استفاده می‌کنند و این تقسیم بندی شامل 5 روز از هفته است که دقیقا شامل روزهای دوشنبه تا جمعه می‌شود.

اولین روز هفته در کشورهای مختلف

در جدول بالا دیدید که اولین روز هفته با دوشنبه مشخص شده بود؛ علت این ساختار برای هفت روز هفته، یک استاندارد به نام ایزو 8601 است، که مشخص می‌کند اولین روز هفته دوشنبه و آخرین روز هفته یک‌شنبه باشد. اما این استاندارد در تمام کشورها پیروی نشده است.

  • کشورهایی که اولین روز هفته آن‌ها با دوشنبه شروع می‌شود، کشورهای اروپایی و اغلب کشورهای آسیایی هستند که در این بین کشور پرتغال از استاندارد ایزو 8601 پیروی نمی‌کند.
  • در کشور ایران و بیشتر مناطق خاورمیانه، اولین روز هفته، شنبه و پایان هفته جمعه است.
  • براساس یک استاندارد دیگر که استاندارد کشورهای غربی نام دارد، اولین روز هفته یک‌شنبه است و کشورهایی مثل آمریکا، کانادا، پرتغال، مصر، ژاپن، فیلیپین، هنگ کنگ، آفریقای جنوبی و اکثر کشورهای آمریکای لاتین از آن پیروی می‌کنند.

مثال روزهای هفته به انگلیسی به ترتیب

  • از دوشنبه صبح‌ها خوشم نمی‌آید.

I don’t like Monday mornings.

  • سه‌شنبه بعدی روز اول سال نو است.

Next Tuesday is New Year’s Day.

  • امروز چهارشنبه است؟

Is it Wednesday today?

  • کریسمس پنج شنبه است.

Christmas day is on Thursday.

  • جمعه می‌بینمت.

See you on Friday.

  • تولدش شنبه است.

His birthday is on Saturday.

  • فردا یک‌شنبه است.

It’s Sunday tomorrow.

 

روزهای هفته برای زمان گذشته و آینده

برای نشان دادن زمان جملات از قیدهای زمان استفاده می‌شود. به همین خاطر در کنار روزهای هفته استفاده از قیدهای زمان بسیار کاربردی است. برای نشان دادن گذشته و آینده در بیان روزهای هفته از قیدهای “last” و “next” و “this” استفاده کنید.

مثال:

  • آخر هفته گذشته

Last weekend

  • این دوشنبه

This Sunday

  • آخر هفته

Next week

علت نامگذاری روزهای هفته انگلیسی

در زبان‌هایی که ریشه آن‌ها زبان لاتین است، نامگذاری روزهای هفته را براساس تقویم رومی انجام داده‌اند. که به شکل دقیق‌تر می‌توان گفت نام روزهای هفته از نام سیارات در تقویم رومی گرفته شده‌اند. به این ترتیب است که از زبان‌هایی که ریشه لاتین دارند، نام روزهای هفته وارد زبان انگلیسی شده‌اند.

اصطلاحات مربوط به ایام هفته

در این بخش شما را با اصطلاحات پرکاربرد مربوط به ایام هفته آشنا می‌کنیم:

  • صبح: in the morning
  • ظهر: at noon
  • بعدازظهر: in the afternoon
  • عصر: in the evening
  • امروز صبح (صبح امروز): today morning
  • فردا بعدازظهر: tomorrow evening
  • دوشنبه بعدازظهر: Monday afternoon
  • پریروز: day before yesterday
  • پس فردا: day after tomorrow
  • روز استراحت: the day of rest
  • سال: year
  • ماه: month
  • روز/ روزها: day/ days
  • هفته/ هفته‌ها: week/ weeks
  • این هفته: this week
  • هفته گذشته: last week
  • هفته بعد: next week
  • دیروز: yesterday
  • روز گذشته: the previous day
  • امروز: today
  • شب: night
  • امشب: tonight
  • دیشب: last night
  • فردا: tomorrow
  • فرداشب: tomorrow night
  • روز بعد: the following day

 

نکات مهم درباره روزهای هفته

  • در جمله‌بندی‌ها، اولین حرف روزهای هفته با حرف بزرگ شروع می‌شود
  • Weekdays برای روزهای کاری هفته به کار می‌رود، که شامل 5 روز غیرتعطیل است
  • آخر هفته در انگلیسی با کلمه Weekend معنا می‌شود و شنبه و یک‌شنبه هر هفته را شامل می‌شود
  • حروف اضافه “at” و “on” در کنار کلمه Weekendدر جمله کاربرد دارند. در انگلیسی بریتانیایی از at و در انگلیسی آمریکایی از on استفاده می‌شود
  • از پسوند “s” برای جمع بستن روزهای هفته استفاده می‌شود
  • به جای استفاده از نام کامل روزهای هفته می‌توانید از مخفف آن‌ها استفاده کنید. مخفف روزهای هفته به انگلیسی در جدول بالا به طور کامل آورده شده‌اند
  • قبل از اسامی روزهای هفته می‌توان از every و eachکه به معنای «هر» هستند، استفاده کرد. به عنوان مثال هر سه‌شنبه (every Wednesday)

جمع بندی

در این مطلب در مورد روزهای هفته به انگلیسی با ترجمه فارسی نکات گرامری لازم را یاد گرفتید. چیزی که در مورد روزهای هفته مهم است، همین نکات گرامری هستند، چرا که کمک می‌کنند تا شما بتوانید در بحث جمله‌سازی به‌درستی از آن‌ها استفاده کنید.

یادگیری یک زبان بین‌المللی می‌تواند برای شما سودآوری زیادی داشته باشد. از آنجایی که تاثیر زبان بین‌المللی انگلیسی در همه جا دیده می‌شود، افراد زیادی به خرید پکیج آموزش زبان روی آورده‌اند.

با داشتن یک پکیج آموزش زبان انگلیسی می‌توانید آموزش انگلیسی در خانه که نتیجه بخش‌ترین روش آموزشی است و در آن می‌توانید به راحتی روزهای هفته به انگلیسی را یاد بگیرید را دنبال کنید و تاثیرات مثبت آن را ببینید.

اصطلاحات انگلیسی در رستوران و آسایش در سفر

در این مطلب با اصطلاحات انگلیسی در رستوران آشنا خواهید شد. برای اینکه بتوانید در سفرهای‌تان به کشورهای خارجی به‌راحتی در رستوران غذا و نوشیدنی سفارش دهید، نیاز است تا با این اصطلاحات آشنا شوید.

البته که جدا از فارسی یا انگلیسی بودن اصطلاحات، رستوران رفتن به دلیل اینکه یک اتفاق پرتکرار است، هر فردی نیاز پیدا خواهد کرد تا اصطلاحات مرتبط با رزرو رستوران و سفارش غذا را یاد بگیرد تا تجربه‌ای لذت بخش از رفتن به رستوران را به دست بیاورد.

آشنایی با رایج‌ترین اصطلاحات انگلیسی در رستوران

تصور اینکه به یک سفر خارجی بروید اما نتوانید حتی یک غذا یا نوشیدنی برای خودتان به زبان انگلیسی سفارش دهید، خیلی ناراحت کننده است. حتی اگر به زبان انگلیسی مسلط نباشید، نیاز است تا خودتان غذا سفارش دهید، چراکه از خیر رستوران رفتن نمی‌شود گذشت. اهمیت موضوع اینجا مشخص می‌شود که شما ناچار خواهید بود برای صرف وعده‌های اصلی غذا و میان وعده‌ها حتما به رستوران بروید.

پس هیچ راه فراری برای یادگیری این اصطلاحات وجود ندارد. اصطلاحات انگلیسی در رستوران از لحظه ورود تا زمان خروج از آن برای شما کاربرد خواهند داشت و معمولا مکالمات بین مشتریان و پیشخدمت رستوران صورت می‌گیرد. از طرفی بیشتر این اصطلاحات را پیشخدمت به مهمان می‌گوید. به همین خاطر بهتر است از قبل آمادگی کامل برای حضور در رستوران را داشته باشید تا بتوانید در سریع‌ترین زمان ممکن، عالی‌ترین خدمات را دریافت کنید.

گروهی از اصطلاحات نیز مختص مشتری هستند که شما در جایگاه یک مهمان باید آن‌ها را یاد بگیرید. اما به طور کلی برای یادگیری راحت‌تر اصطلاحات، آن‌ها را به 5 دسته تقسیم کرده‌اند، که به شرح زیر هستند:

  • عبارات رزرو صندلی
  • عبارات دریافت منو
  • عبارات شکایت از غذا
  • عبارات پرداخت هزینه رستوران
  • عبارات مورد نیاز درباره اشیا و افراد حاضر در رستوران

هدف از یادگیری این اصطلاحات برقراری ارتباط آسان و انتقال صحیح منظور است که پیش از هر اقدامی نیاز است تا با مجموعه‌ای از لغات مرتبط آشنا شوید، سپس اصطلاحات را یاد بگیرید.

واژه‎های پرکاربرد درباره رستوران

برای دسترسی به آموزش‌های مکالمه انگلیسی در رستوران با ترجمه، می‌توانید پکیج آموزش زبان انگلیسی را خریداری کنید و در ادامه نیز واژه‌های پرکاربرد درباره رستوران را یاد بگیرید.

خیلی از واژه‌های انگلیسی سال‌هاست که به زبان فارسی ورود پیدا کرده‌اند و تعدادی از آن‌ها را می‌توان در بین واژه‌ها و اصطلاحاتی که درباره رستوران هستند، دید. به طور مثال واژه «chef» به معنای سرآشپز و واژه «menu» به معنای منو.

در ادامه با واژه‌های بیشتری آشنا خواهید شد.

واژه‌های غذا خوردن در رستوران

رستوران‌ها از نظر سرو غذا و قیمت با هم متفاوت هستند؛ ممکن است بعضی از رستوران‌ها غذاهای خاصی را سرو کنند یا گران قیمت‌تر باشند. به همین خاطر واژه‌های زیر متناسب با این شرایط هستند.

  • Eat out

در رستوران غذا خوردن

  • Fast food restaurant

رستوران فست‌فود

  • Vegetarian restaurant

رستوران مخصوص افراد گیاهخوار

  • Sea-food restaurant

رستوران غذاهای دریایی

  • Cuisine

دست‌پخت

  • High-class restaurant

رستوران لوکس

واژه‌های مرتبط با افراد حاضر در رستوران

واژه‌هایی برای تفکیک افراد در رستوران به انگلیسی وجود دارد، چرا که در رستوران بین افراد یا درباره افراد مکالماتی صورت می‌گیرد. مثلا اگر بخواهید سفارشات خود را ثبت کنید پیشخدمت را صدا می‌کنید و اگر شکایتی داشته باشید، سراغ سرآشپز یا مدیر رستوران را می‌گیرید. هرچند که در یک رستوران بزرگ ممکن است تعداد این افراد متفاوت باشد.

به‌طور کلی این واژه‌ها در دسته‌بندی زیر قرار گرفته‌اند:

  • میزبان: Host
  • پیشخدمت: Server
  • پیشخدمت آقا: Waiter
  • پیشخدمت خانم: Waitress
  • مدیر: Manager
  • آشپز: Cook
  • سرآشپز: Chef
  • سرپیشخدمت: Head waiter

واژه‌های لیست غذا و کلمات مرتبط با غذا

 در این لیست، در کنار نام غذاها، واژه‌های مرتبط با نوشیدنی، غذای اصلی و غذای ویژه نیز آمده است:

  • لیست غذا یا منو: Menu
  • منوی مخصوص: Set menu
  • پیش غذا: Appetizer
  • مخلفات: Side item/ side dish/ sides
  • غذای اصلی: Main course
  • دسر: Dessert
  • نوشیدنی‌ها: Drinks
  • غذای روز: Today’s special
  • قاشق و چنگال و کارد: Cutlery
  • دستمال: Napkin

واژه‌های پرداخت هزینه

در اینجا واژه‌های مرتبط با پرداخت هزینه آمده‌اند که بعد از صرف غذا در رستوران کاربرد خود را نشان می‌دهند:

  • صورت حساب (بریتانیایی): Bill
  • صورت حساب (آمریکایی): Check
  • انعام: Tip
  • پرداخت نقدی: In cash
  • پرداخت با کارت اعتباری: By credit card
  • هزینه سرویس دهی: Service charge

انواع اصطلاحات رایج انگلیسی در رستوران

برای داشتن مکالمه در رستوران با واژه‌ها و لغات آن آشنا شدید. حالا باید به یادگیری اصطلاحات رایج در رستوران بپردازید. برخی از این اصطلاحات و عبارات ممکن است اصلا مورد استفاده قرار نگیرند مثل عبارات شکایت از غذا. اما اصطلاحات مربوط به رزرو میز در بدو ورود به رستوران کاربردی و یادگیری آنها ضروری است.

اصطلاحات پیشنهاد برای رفتن به رستوران

  • موافقید به رستوران برویم؟

What about going to a restaurant?

  • اجازه دهید شما را به رستوران دعوت کنم.

Let’s invite you to the restaurant.

  • موافقید به یک رستوران تایلندی برویم؟

Why don’t we go to a Thai restaurant?

  • به پیتزا فروشی برویم.

Let’s go to a pizzeria.

  • من خیلی گرسنه‌ام؟

I am starving.

  • من باید غذا بخورم.

I could do with something to eat.

اصطلاحات انگلیسی درباره رزرو میز

از مهم‌ترین اصطلاحات انگلیسی در رستوران، اصطلاحات رزرو میز هستند که به‌طور معمول این کار قبل از رفتن به رستوران انجام می‌گیرد. به همین دلیل عمده این عبارات و اصطلاحات با فعل‌های زمان آینده می‌آیند.

یکی از سوالاتی که ممکن است در بدو ورود به رستوران از شما پرسیده شود، این است که آیا از قبل میز رزرو کرده‌اید یا خیر. که با یادگیری اصطلاحات زیر به راحتی می‌توانید به این سوال پاسخ دهید.

  • آیا میز رزرو کرده‌اید؟

Do you have a reservation?

  • خیر، ما میز رزرو نکرده‌ایم.

We don’t have a reservation.

  • ما میزی برای 5 نفر رزرو کرده‌ایم.

We have reserved a table for 5 people.

  • من برای ساعت 6:00 میز رزرو کرده‌ام.

I have booked a table for 6:00

  • من می‌خواهم برای ساعت 8 شب فردا میز رزرو کنم.

I’d like to make a booking for tomorrow at 8:00 p.m.

اصطلاحات انگلیسی در رستوران برای سفارش غذا

در اولین قدم برای سفارش غذا به سراغ منو می‌روید اما ممکن است نام بعضی از غذاها را ندانید یا در مورد مواد تشکیل دهنده آن‌ها سوالاتی داشته باشید. در اینجا اصطلاحات رایجی وجود دارند که به شما در سفارش غذا کمک می‌کنند:

  • ممکن است منو را ببینیم؟

Could we see the menu please?

  • ممکن است منو را برای ما بیاورید؟

Could you bring us the menu please?

  • منو خدمت شما.

Here is the menu.

  • ما برای سفارش دادن حاضر نیستیم.

We are not ready to order.

  • کمی بیشتر زمان نیاز داریم تا تصمیم بگیریم.

We need a little more time to decide.

  • غذای ویژه امروز چیست؟

What’s today’s special?

  • چه طعم‌هایی بستنی دارید؟

What flavors ice cream do you have?

  • آیا آماده سفارش دادن هستید؟

Are you ready to order?

  • این غذا دقیقا چیست؟

What’s this one exactly?

  • آیا این غذا برای افراد گیاهخوار مناسب است؟

Is this dish suitable for vegetarians?

  • آیا این غذا از گوشت حلال است؟

Is this dish Halal?

  • آیا این سالاد با سس سرو میشه؟

Is this salad served with a dressing?

  • آیا در این غذا گوشت هست؟

Does this have any meat in it?

  • پیشنهاد شما چیست؟

What do you recommend?

  • ما می‌خواهیم اسپاگتی سفارش بدهیم.

We’d like to order Spaghetti.

  • من سوپ میگو می‌خورم.

I’ll have the prawn soup.

اصطلاحات خاص سفارش استیک در انگلیسی

با توجه به متفاوت بودن میزان پخت استیک، اصطلاحات خاصی برای آن وجود دارد:

  • متوسط (نه کاملا پخته و نه خام): Medium
  • کاملا پخته: Well-done
  • آب‌پز: boiled
  • کبابی: grilled
  • خام و آب‌دار: rare

اصطلاحات شکایت از غذا در رستوران

در رستوران ممکن است نارضایتی‌هایی در خصوص بد بودن غذا یا دیر آمدن پیشخدمت و مواردی از این قبیل پیش بیاید. که این اتفاق معمولا قبل یا بعد از صرف غذا می‌افتد اما لزوما اینطور نیست که همیشه اتفاق بیفتد. اصطلاحات مرتبط با شکایت از غذا یا نارضایتی از پیشخدمت در ادامه آمده‌اند:

  • میز ما چه زمان حاضر میشه؟

When will our table be ready?

  • یک ساعت است که ما منتظریم.

We’ve been waiting for an hour.

  • من ده دقیقه پیش صورتحساب خواستم.

I asked for the check ten minutes ago.

  • من می‌خواهم با مدیر صحبت کنم.

I’d like to speak with your manager.

  • من این غذا را سفارش ندادم.

I didn’t order this.

  • این غذا خیلی بد مزه است.

The food tastes horrible.

اصطلاحات رایج انگلیسی برای پرداخت هزینه در رستوران

اصطلاحات پرداخت هزینه و دادن انعام به پیشخدمت متفاوت هستند، که در اینجا با هردو آن‌ها آشنا می‌شوید:

  • ممکن است صورتحساب را داشته باشم؟

Could I have the bill please?

  • می‌توانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟

Can I pay by credit card?

  • باقی را نگه دارید.

Keep the change.

  • ممکن است صورتحساب من را دوباره چک کنید؟

Could you check the bill for me please?

  • من صورت حسابم را می‌خواهم.

I would like my check please.

  • با هم پرداخت می‌کنید یا جداگانه؟

Will you be paying together or separately?

  • آیا باید هزینه را پیش از صرف غذا پرداخت کنم؟

Should I pay up front?

  • هزینه قهوه با رستوران است.

Coffee is on the house.

جمع بندی

یادگیری اصطلاحات و عبارات سفارش غذا به انگلیسی در رستوران برای افرادی که دائما در سفرهای خارجی هستند، ضروری است.

ما در این مطلب واژه‌ها، اصطلاحات و عبارات انگلیسی که در رستوران برای سفارش غذا و رزرو میز کاربرد دارند را بررسی و در اختیار شما قرار دادیم تا بتوانید در سفرهای خود، از سرو وعده‌های غذایی نهایت لذت را ببرید.

برای یادگیری بیشتر زبان انگلیسی در سفر می‌توانید در دیگر مقالات وب سایت همراه ما باشید و همین‌طور با خرید پکیج آموزش زبان انگلیسی، از سطح مبتدی به سطح پیشرفته ارتقا پیدا کنید.

ماه های میلادی به انگلیسی با ترجمه فارسی

در این مطلب شما می‌توانید با ماه های میلادی به انگلیسی با ترجمه فارسی آشنا شوید. این بخش از یادگیری زبان انگلیسی برای همه افراد پرکاربرد است و تاثیر یادگیری آن را به خوبی می‌توان در همه جا دید. زمان و تاریخ جز جدایی‌ناپذیر امور روزمره هستند و بی‌شک برای به انجام رساندن هر فعالیتی، سری به تقویم روز می‌زنیم.

اینکه تصور کنید دانستن ماه های میلادی فقط برای سفرهای خارجی کاربرد دارد، اشتباه است؛ چرا که تقویم شمسی یا همان تقویم ایرانی که ما از آن استفاده می‌کنیم فقط داخل کشور کاربرد دارد با وجودی که بسیار کاربردی، دقیق و جامع است. پس نمی‌توان از یادگیری ماه‌های میلادی که استفاده از آن در اکثر کشورها کاربرد دارد، صرف نظر کرد. همین موضوع باعث شده است تا داخل کشور نیز پرکاربرد بودن آن را احساس کنیم.

در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا بیشتر با ماه های میلادی و این تقویم بین المللی که در 95درصد کشورهای جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد، آشنا شوید.

آشنایی با ماه های میلادی به انگلیسی با ترجمه فارسی

یکی از دغدغه‌های افراد، یادگیری ماه های سال به انگلیسی با تلفظ درست است، البته که بسیاری از افراد تلاش می‌کنند تا ترتیب آن را نیز به خوبی به ذهن بسپارند. البته این موضوع کار چندان سختی به نظر نمی‌رسد، فقط کافی است این مطلب را تا انتها مطالعه کنید تا هم ترتیب آن‌ها را به خوبی یاد بگیرید و هم دلیل نامگذاری هر ماه را بدانید.

ماه های میلادی نیز مانند ماه های شمسی یا ایرانی 12 گانه هستند، با این تفاوت که هیچ هماهنگی معنایی و زمانی با هم ندارند. از نظر پرکاربرد بودن هم اصلا نمی‌توان آن را به یادگیری کامل زبان انگلیسی ربط داد؛ چرا که یادگیری آن به تنهایی نیز پرکاربرد است و اگر بخواهید در آینده یادگیری زبان انگلیسی را در برنامه خود داشته باشید، باید یادگیری ماه‌های میلادی را از همین حالا شروع کنید.

ماه های میلادی به انگلیسی و فارسی در یک نگاه

ترتیب ماه میلادی به انگلیسی ماه میلادی به فارسی
1 January ژانویه
2 February فوریه
3 March مارس
4 April آوریل
5 May مه
6 June ژوئن
7 July ژوئیه
8 August اوت
9 September سپتامبر
10 October اکتبر
11 November نوامبر
12 December دسامبر

آشنایی بیشتر با ماه های سال به انگلیسی به ترتیب

پیش از اینکه به سراغ ماه های میلادی برویم تا بیشتر با آن‌ها آشنا شوید، جالب است بدانید که نام‌های رایج ماه های میلادی از زبان فرانسوی وارد کشورمان شده است، که از نظر تلفظ و املایی با معادل انگلیسی‌شان کمی متفاوت هستند. جالب‌تر اینکه نقص‌های زیادی در تقویم میلادی دیده شده است اما با این وجود همچنان در سراسر جهان پرکاربرد و مورد استفاده است.

1-     ژانویه (January)

ژانویه اولین ماه از سال میلادی است و شاید به اشتباه تصور کنید که شروع آن مصادف با اول فروردین است. این ماه از 11 دی تا 11 بهمن را شامل می‌شود و آغاز سال نو میلادی و کریسمس در اول این ماه اتفاق می‌افتد و مانند جشن نوروز، در آغاز سال میلادی جشن کریسمس به صورت باشکوه برگزار می‌شود.

یانوس که به عنوان خدای آغاز، در روم باستان مورد ستایش است، علت نامگذاری ماه ژانویه است.  اما از نظر تلفظ انگلیسی نام این ماه، در زبان‌های فرانسوی، فارسی، انگلیسی آمریکایی و انگلیسی بریتانیایی تفاوت‌هایی وجود دارد.

2-     فوریه (February)

فوریه دومین ماه میلادی است و اگر بگوییم که این ماه از 12 بهمن شروع و فقط تا 9 اسفند ادامه دارد، شاید تعجب کنید. هیچ نظم قابل قبولی بر ماه‌های میلادی حاکم نیست و بارها تلاش شده است تا یک تقویم کامل‌تر جایگزین آن شود، اما همچنان با وجود تلاش‌های زیاد و مکرر، چنین هدفی به سرانجام نرسیده است.

نام این ماه از یک کلمه فرانسوی گرفته شده است و در معنای پالایش و تطهیر است.

3-     مارس (March)

ماه مارس که ماه 31 روزه در تقویم میلادی است، جایگاه سومین ماه میلادی را دارد و در تقویم شمسی، ماه مارس از 10 اسفند تا 11 فروردین را شامل می‌شود.

نام سومین ماه میلادی از یونان باستان و خدای جنگ آن‌ها که ارس نام دارد، گرفته شده است.

4-     آوریل (April)

آوریل چهارمین ماه از ماه های انگلیسی است. این ماه در تقویم ما از 12 فروردین تا 10 اردیبهشت است و در مجموع یک ماه 30 روزه است.

گفته‌های زیادی در مورد ماه آوریل وجود ندارد. اما چیزی که در مورد آن گفته شده، این است که در تقویم روم باستان ماه دوم بوده که این را با ریشه‌یابی کلمه لاتین آپریلیس به معنای «دوم» ثابت کرده‌اند و بعدها براساس دستکاری‌های زیاد، به ماه چهارم میلادی تبدیل شده است.

5-     می (May)

می پنجمین ماه انگلیسی است که در تقویم فارسی از 11 اردیبهشت شروع و 10 خرداد پایان پیدا می‌کند. نام آن را از الهه یونانی مایا گرفته‌اند.

مایا را الهه زمین، مادر هرمس و دختر اطلس و همین‌طور تیمارگر شناخته‌اندکه علت نامگذاری ماه می را این‌گونه توجیه کرده‌اند که چون می از ماه‌های بهار است، ارتباط روشنی با مایا که الهه زمین و تیمارگر بوده است، دارد.

6-     ژوئن (June)

ژوئن ششمین ماه انگلیسی یا همان میلادی است که در تقویم شمسی از 11 خرداد تا 9 تیر است. نام این ماه 30 روزه میلادی از یونو یا جونو که خدای ازدواج و باروری در یونان باستان بوده، گرفته شده است.

7-     جولای (July)

جولای هفتمین ماه میلادی در تقویم است که در تقویم فارسی از 10 تیر تا 9 مرداد مشخص شده است. نامگذاری این ماه در سال 44 قبل از میلاد مسیح، به احترام ژولیوس سزار انجام شد.

نکته جالبی که در خصوص ماه های میلادی وجود دارد، این است که نام آن‌ها از خدایان باستان گرفته شده، اما جولای اولین ماهی است که در تقویم میلادی نام یک شخص واقعی را به یدک می‌کشد.

8-     اوت (August)

آگوست یا اوت در تقویم میلادی هشتمین ماه است و در تقویم شمسی از 10 مرداد تا 9 شهریور است. ماه هشتم میلادی برخلاف ماه هشتم شمسی، در فصل تابستان است.

نام آگوست از یک فرمانروای رومی در سال 8 قبل از میلاد، مشتق شده است.

9-     سپتامبر (September)

سپتامبر نهمین ماه سال انگلیسی است که در گذشته هفتمین ماه میلادی بوده است و در تقویم فارسی این ماه از 10 شهریور تا 8 مهر ادامه دارد.

10-  اکتبر (October)

دهمین ماه از سال میلادی، ماه اکتبر است که براساس تغییراتی که در تقویم میلادی ایجاد شده، این ماه از ماه هشتم به ماه دهم تغییر جایگاه داده است. شروع آن 9 مهر و پایان آن 9 آبان است.

11- نوامبر (November)

یازدهمین ماه میلادی، ماه نوامبر است که 10 آبان تا 9 آذر را در تقویم شمسی شامل می‌شود. نام این ماه نیز از روم باستان گرفته شده است.

12- دسامبر (December)

و اما آخرین ماه از سال میلادی، دسامبر است که از 10 آذر شروع و در 10 دی پایان پیدا می‌کند.

اهمیت یادگیری صحیح ماه های میلادی

در این مطلب به آموزش صحیح ماه های میلادی به انگلیسی با ترجمه فارسی پرداختیم. شاید در یک نگاه کلی یادگیری آن ساده به نظر برسد؛ اما از آنجایی که تقویم میلادی از نظر زمانی هیچ هماهنگی با تقویم شمسی ندارد، به ذهن سپردن اسامی 12 ماه میلادی را برای ما ایرانی‌ها کمی دشوار کرده است.

اما هیچ جای نگرانی برای این مسئله وجود ندارد، چرا که ما در این مطلب نام انگلیسی هر ماه را به همراه ترجمه فارسی و همین‌طور علت نامگذاری هر کدام را آوردیم تا ثبت آن در ذهن شما به‌راحتی انجام شود.

یادگیری یک زبان بین المللی مثل زبان انگلیسی که بین اکثر کشورها مشترک است، می‌تواند مزایای زیادی برای شما به همراه داشته باشد. در عصر حاضر برای یادگیری مهارت‌های مختلف، فقط کافی است از طریق فضای دیجیتال اقدامات لازم را انجام دهید تا مسیر یادگیری برای شما هموارتر شود.

توصیه ما به شما خرید پکیج آموزش زبان است، چرا که به کمک آن می‌توانید یادگیری انگلیسی در منزل را در کوتاه‌ترین زمان ممکن سپری کنید.

آموزش ساعت در زبان انگلیسی

اهمیت یادگیری ساعت در زبان انگلیسی برای افراد به موجب پرکاربرد بودن آن در سفرهای خارجی است. به همین جهت بسیاری از زبان آموزان مشتاق هستند تا یادگیری آن را در اولویت قرار دهند. نوشتن ساعت به انگلیسی یا خواندن آن به یک اندازه باید اصولی و درست انجام شود. برای انجام این کار کافی است آموزش ساعت در زبان انگلیسی را در ادامه دنبال کنید.

شاید تصور کنید که به یاد سپردن چند جمله برای اینکه بگویید ساعت چند است به انگلیسی ، کافی باشد. اما باید بگوییم این بخش از یادگیری زبان انگلیسی اهمیت زیادی دارد و پیش از حفظ کردن جملات، باید اصول و نکات مهم آن را یاد بگیرید.

واحدهای زمان به انگلیسی

چه در زبان فارسی و چه در زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری، زمان به سه واحد ساعت، دقیقه و ثانیه تقسیم می‌شود که به ترتیب معادل انگلیسی آن‌ها Hour، Minute و Second است.

هر یک ساعت معادل 60 دقیقه و هر یک ثانیه نیز معادل 60 ثانیه است که در زبان انگلیسی برای بیان ساعت و نوشتن آن از عبارت‌های خاصی استفاده می‌کنیم.

با دنبال کردن این آموزش، نحوه صحیح نوشتن و خواندن ساعت در انگلیسی و همینطور پرسیدن ساعت در زمان‌های مختلف را یاد خواهید گرفت.

روش‌های خواندن ساعت به انگلیسی

دو روش دیجیتال و عقربه‌ای برای گفتن ساعت به انگلیسی وجود دارند که همین موجب می‌شود تا یادگیری آن با نکات و مفاهیم بیشتری همراه باشد. روش عقربه‌ای نسبت به روش دیجیتال دارای مقداری پیچیدگی در بیان عبارت‌ها است.

خواندن ساعت دیجیتال در انگلیسی به این صورت است که ابتدا ساعت و سپس دقیقه را می‌خوانیم، که سادگی این روش باعث شده است تا مورد پسندتر باشد. اما در روش عقربه‌ای ابتدا دقیقه و سپس ساعت را می‌آوریم که در ادامه شما را با جزئیات بیشتر هر دو روش آشنا می‌کنیم.

خواندن ساعت به روش دیجیتال

برای این روش همان‌طور که گفتیم ابتدا ساعت و سپس دقیقه را می‌آوریم که از طریق مثال‌های زیر می‌توانید شیوه نوشتن و خواندن آن را در انگلیسی یاد بگیرید:

Hour+ Minutes

 

  • 2:25

It is two twenty-five

  • 6:05

It is six O-five

  • 6:11

It is six eleven

  • 9:34

It is nine thirty-four

خواندن ساعت به روش عقربه‌ای

در این روش برای نوشتن و خواندن ساعت، ابتدا دقیقه و بعد ساعت را می‌آوریم. یک تقسیم‌بندی با past و to برای استفاده از دقیقه داریم. از دقیقه 1 تا 30، past را به کار می‌بریم و از دقیقه 30 به بعد از to استفاده می‌کنیم. این توضیح را با مثال‌های زیر برای شما بهتر شرح می‌دهیم:

Minutes+ Past / to+ Hour

 

  • 6:57

It is fifty-seven to six

  • 3:20

It is twenty past three

 نکته 1: از past بیشتر در انگلیسی بریتانیایی استفاده می‌شود و در انگلیسی آمریکایی معمولا از after استفاده می‌شود.

نکته 2: Past به معنای «گذشته از» و to به معنای «مانده به» است که در بیان ساعت، کاربرد خود را به خوبی نشان می‌دهند.

نحوه گفتن ساعت کامل

برای خواندن و گفتن ساعت کامل یعنی بدون دقیقه از عبارت o’clock استفاده می‌کنیم. برای تا ساعت 12 و شامل خود 12 از o’clock استفاده می‌شود.

مثال:

  • 2:00

Two o’clock

  • 4:00

Four o’clock

  • It is 6 o’clock in the evening.

ساعت 6 بعدازظهر یا شب است.

  • 18:00

Eighteen

نحوه گفتن ساعت در ساعات قبل از ظهر و بعدازظهر

برای این شیوه از بیان ساعت از a.m و p.m، به معنای قبل از ظهر (a.m) و بعدازظهر (p.m) استفاده می‌کنیم. استفاده از این روش به خاطر 24 ساعته نبودن اوقات روز در زبان انگلیسی است، که به کمک این روش تفاوت میان شب و روز را در بیان ساعت نشان می‌دهند.

مثال:

  • 2:00 a.m

Two a.m

  • 9:00 p.m

Nine p.m

روشی متفاوت برای خواندن ساعت در انگلیسی

در یک روش خیلی ساده شما می‌توانید به صورت مستقیم ساعت و دقیقه را به صورت دو عدد مجزا پشت هم بیان کنید. از این روش می‌توان برای خواندن هر ساعتی استفاده کرد و هیچ محدودیتی برای آن وجود ندارد.

مثال:

  • 5:30

Five thirty

  • 3:45

Three forty-five

  • 12:12

Twelve twelve

  • 18:45

Eighteen forty-five

نکته 3: در آموزش ساعت در زبان انگلیسی نکات زیادی برای بیان وجود دارند، که استفاده از هرکدام از آن‌ها شرایط خاص خود را می‌طلبند، اما مهم است که شما پیش از قرار گرفتن در شرایط مختلف، به خوبی آن‌ها را یاد گرفته باشید.

پانزده دقیقه و سی دقیقه در انگلیسی

برای پانزده دقیقه معمولا از quarter و برای سی دقیقه ازhalf  استفاده می‌کنیم.

مثال:

  • 2:45

Quarter to three

  • 2:30

Half past two

  • 2:15

Quarter past two

  • 3:45

Quarter to four

نیم ساعت یا همان سی دقیقه را در انگلیسی فقط با “half past” نشان می‌دهیم و ” half to” هیچ کاربردی در زبان انگلیسی ندارد.

نکته 4: اگر دقیقه مضربی از عدد پنج نباشد، خود واژه minutes بعد از عدد دقیقه اضافه می‌شود. دو مثال زیر را با هم مقایسه کنید تا این نکته را به خوبی متوجه شوید:

  • 2:05

Five past two

  • 2:04

Four minutes past two

پرسیدن ساعت به انگلیسی

برای پرسیدن ساعت در انگلیسی از شیوه‌های مختلفی می‌توان استفاده کرد، که از رایج‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ساعت چند است؟

What time is it?

What`s the time?

  • می‌دانید ساعت چند است؟

Do you have the time?

نحوه پاسخ دادن به ساعت در انگلیسی

پاسخ‌ها در موقعیت‌های مختلف، متفاوت است. اما به طور کلی برای پاسخ دادن به ساعت فعلی، از it is یا it`s استفاده می‌کنیم و برای پاسخ دادن به ساعتی که مربوط به واقعه خاصی است از ساختار at+ time استفاده می‌کنیم.

مثال‌هایی بیشتر برای یادگیری ساعت در زبان انگلیسی

  • It’s four o’clock.

ساعت چهار است.

  • It’s quarter past three.

ساعت سه و ربع است.

 

  • It’s four fifteen.

ساعت چهار و پانزده دقیقه است.

  • It’s half past four. It’s four thirty.

ساعت چهار و نیم است.

  • It’s quarter to five.

یک ربع به پنج است.

  • It’s four forty-five.

چهار و چهل و پنج دقیقه است.

  • It’s five past six.

ساعت شش و پنج دقیقه است.

  • It’s twenty past six. It’s six twenty.

ساعت شش و بیست دقیقه است.

  • It’s twenty to seven.

بیست دقیقه به هفت است.

  • It’s six forty.

ساعت شش و چهل دقیقه است.

  • It’s three minutes to seven.

سه دقیقه به هفت است.

  • It’s six fifty-seven.

ساعت شش و پنجاه و هفت دقیقه است.

دادن اطلاعات اضافه در مورد زمان

  • Nine o’clock in the morning (9 a.m.)

ساعت 9 صبح

  • It starts at 9:00 o’clock in the morning.

ساعت 9 صبح شروع می‌شود.

  • Midday (12:00 p.m.)

ظهر

  • See you at midday.

ظهر می‌بینمت.

  • Five o’clock in the afternoon (5 p.m.)

پنج بعدازظهر

  • She arrived at five o’clock in the afternoon.

ساعت پنج بعدازظهر رسید.

  • Seven o’clock in the evening (7 p.m.)

هفت شب

  • I arrived at seven o’clock in the evening.

ساعت هفت شب رسیدم.

  • Nearly 8:0

تقریبا 8

  • It’s nearly eight o’clock.

تقریبا ساعت 8 است.

  • Just after eight (8:02)

کمی از 8 گذشته.

  • Eleven thirty at night (11:30 p.m.)

یازده و نیم شب

  • It was eleven thirty at night.

ساعت یازده و نیم شب بود.

نیمه شب

  • Look, it’s midnight.

نگاه کن، نیمه شب است.

 

یادگیری اصولی زبان انگلیسی

در این مطلب به آموزش ساعت در زبان انگلیسی پرداختیم و همان‌طور که می‌بینید برخلاف تصور، برای اینکه بگویید ساعت چند است به انگلیسی، باید نکات زیادی را یاد بگیرید و همینطور دست شما در انتخاب شیوه بیان ساعت به دلیل تنوع روش‌ها، باز است و همین موضوع باعث شده است تا این آموزش جذاب‌تر از دیگر آموزش‌ها باشد.

اما اگر بخواهیم تاکیدی بر یادگیری اصولی زبان انگلیسی داشته باشیم، بی شک خرید پکیج آموزش زبان انگلیسی را به شما پیشنهاد می‌کنیم. چرا که دنبال کردن آموزش زبان در منزل می‌تواند سریع‌تر از آنچه که تصور می‌کنید شما را به نتیجه دلخواه برساند.

امیدواریم مطلب آموزش ساعت در زبان انگلیسی برای شما مفید واقع شده باشد. نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید و در صورت علاقه‌مندی به یادگیری آموزش‌های مشابه، ما را در دیگر مقالات وب سایت همراهی کنید.